در نخستین دیدارمان پس از حضور خاتمی در ریاست جمهوری به وی تاکید کردم که ما (حزب موتلفه) تا زمانی که جلسات منظمی با شما داریم، از طریق رسانهها انتقادات خود را بیان نمی کنیم و تنها در جلسات خصوصی نظرمان را میگوییم.
اختلافات دولت، مجلس و اخیرا قوه قضائیه در روزهای اخیر که عمدتا نیز با محوریت و عاملیت دولت و مسئولان آن به وقوع می پیوندد نگران کننده ترین رخدادی است که می تواند در ارکان حاکمیتی یک کشور محقق شود. چرا که همین موضوع می تواند موجب تعطیلی و یا تعلل در بسیاری از امور جاری کشور شود.
به گزارش آخرین: شنبه گذشته حزب موتلفه اسلامی از برخی خبرنگاران حوزه سیاسی به مناسبت فرارسیدن روز خبرنگار دعوت کرده بود که این جلسه با حواشی بسیاری همراه شد. یکی از مهمترین حاشیهها اظهارات حبیبالله عسگراولادی در خصوص چگونگی بیان انتقاد از دولت است.
خبرنگارانی که در این جلسه حضور داشتند، شنیدند که عسگراولادی، مرد با نفوذ موتلفه با صراحت اعلام کرد که به مدت هفت سال از دولت اصلاحات به رهبری سیدمحمد خاتمی هیچ انتقادی نکرده است و همین شیوه را با کابینه محمود احمدینژاد در دولتهای نهم و دهم ادامه داده است.
وی در تشریح دلایل چنین تصمیمی، خاطرهای از نخستین دیدار خود با سیدمحمد خاتمی پس از انتخابات دوم خرداد بیان کرد و گفته که چند روز پس از انتخابات از دفتر آقای خاتمی با من تماس گرفتند و خود آقای خاتمی اعلام کرد که میخواهد با من جلسهای
داشته باشد.
عسگراولادی که این خاطره را بعد از حداقل 13 سال بیان میکرد، ادامه داد: در نخستین دیدارمان پس از حضور خاتمی در ریاست جمهوری به وی تاکید کردم که ما (حزب موتلفه) تا زمانی که جلسات منظمی با شما داریم، از طریق رسانهها انتقادات خود را بیان نمی کنیم و تنها در جلسات خصوصی نظرمان را میگوییم. به همین دلیل در 7 سال دولت آقای خاتمی به دلیل اینکه جلسات خصوصی به طور منظم برگزار میشد، انتقادات خود را رسانهای نکردیم.
عسگراولادی پس از آن تاکید کرد که همین قرار را با محمود احمدینژاد گذاشته است و از آنجایی که با رئیس جمهوری جلسات خصوصی خوبی دارد، صلاح نمیداند انتقادات موتلفه از دولت رسانهای شود.
وی رسانهای شدن این موضوع را به ضرر همه دانست و تاکید کرد که انتقاد باید در فضای مناسب بیان شود، تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
یکی از اتفاقات نادری که طی چندماه اخیر در عرصه سیاسی کشور به وقوع پیوسته است، رسانهای شدن صریح و بیپرده اختلافات دولت و مجلس بوده و شرایط به گونهای پیش میرود که برای نخستین بار طی حدود 5 ماه، رئیس دولت در واکنش به برخی از مصوبات مجلس، آنها را برای اجرا ابلاغ نکرده و به همین دلیل علی لاریجانی با استفاده از اختیارات قانونی طی این مدت اندک 8 قانون را شخصا جهت اجرا در دستگاههای ذیربط به جای رئیس جمهوری ابلاغ کرده است.
اگرچه وجود اختلاف میان دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران امر تازهای نیست و اساسا هیچ عقل سلیمی آن را انکار و یا تقبیح نمیکند، اما این اختلافات هیچگاه تا این حد رسانهای و عمومی نشده بود و به همین دلیل امروز کمتر ایرانی را میتوان سراغ یافت که از این اختلاف سلیقهها و نظرات اطلاعی نداشته باشد.
اگر از اختلافات چندساله روسای جمهوری و مجمع تشخیص مصلحت نظام بگذریم، طی چند هفته اخیر اتفاق تازهای رخ داده و آن هم ورود قوه قضاییه به علنی کردن اختلاف خود با قوه مجریه است.
البته این امر تازگی نداشته و در موضوع دانشگاه آزاد و حکم قاضی دادگاه مبنی بر توقف اجرای اساسنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی بروز یافته بود. اما این بار ماجرا از زمانی آغاز شد که دکتر محمود احمدینژاد در مراسم روز خبرنگار از برخی برخوردهای دستگاه قضا با خبرنگاران انتقاد کرده و برای اثبات نظر خود به دادگاهی اشاره کرد که اعضای هیئت منصفه مدیرمسئولی را تبرئه کردند، اما قاضی وی را محکوم به حبس کرده است.
در پاسخ به این انتقادات بود که رئیس قوه قضاییه طی سخنانی در جمع مسئولین عالی قضایی اظهار داشت: پیش از ورود به مباحث دستور جلسه مطلبی را باید عنوان کنم و آن اینکه در روز خبرنگار مطالبی غیرمنصفانه راجع به قوه قضاییه مطرح شده و متأسفانه شخص رئیس جمهور هم در این مطالب غیرمنصفانه شرکت کردهاند، در آن جلسه مطرح شده که قوه قضاییه مسأله آزادی خبرنگاران را تحت تأثیر قرار داده و گاهی خبرنگاران برای پاسخگویی به مطالبی که درج و نقل میکنند، محکوم یا روزها و ماهها در راهروهای دادگاهها کشانده میشوند. البته از خبرنگاری که مطالب خلاف واقع میگوید شاید چندان انتظاری نباشد تا از شخص رئیس جمهور.
آیت الله لاریجانی در ادامه اظهارات خود که از سوی روابط عمومی قوه قضاییه برای رسانههای مختلف ارسال شده، گفته است که "البته لحن خبرنگار و پاسخ رئیس جمهور، نشان میدهد که مسأله از پیش طراحی شده است و ناشی از تحریک محرکان و تشویق مشوشان است. آنچه در این مسأله مهم است، نحوه گفتار و نسبت هایی است که شخص رئیس جمهور به قوهقضاییه دادهاند. ایشان مدعی میشوند که قوه قضاییه میگردد تا خبرنگاری که به نقد دستگاهی یا مسئولی پرداخته، یکجوری محکوم کند. بعد به فردی اشاره میکند که هیأت منصفه گفتهاند، او جرمی مرتکب نشده ولی قاضی او را محکوم کردهاست. بعد هم اشاره و اشکالی به دادستان که مدعی العموم است و در مواردی که به شخص رئیس جمهور توهین شود، باید بدون شکایت به مسأله رسیدگی کند و ما تاکنون ندیدهایم که دادستان وارد شود؛ نیازی هم البته نداریم، چرا که ما خادم مردم هستیم.
رییس دستگاه قضا در ادامه گفت: ایشان می افزاید، در مواردی هم که حتی نامی از کسی برده نشده است، قاضی میگوید این مطلب به فلان شخص میخورد، در حالی که وقتی مطلبی نوشته و نقد میشود، اگر به کسی هم خورد، خورد. باید بخورد تا دردش بیاید. اینها تقریباً مطالب روز گذشته ایشان است. نخست این که توقع ما از رئیس جمهور این است که ادبیاتش متین و فاخر و با تعابیر جا افتاده و البته درست و منصفانه باشد. من از باب یک شهروند عادی این مملکت، چنین توقع حقی را از ایشان دارم. این چه ادبیاتی است که مثلاً خورد که خورد بگذار بخورد تا دردش بیاید؟! در نشست رسمی آن هم رئیس جمهور این کشور، چنین سخنانی توجیه شدنی نیست و دوستانه عرض میکنم، درست نیست؛ اما مطلب اصلی چیز دیگری است و آن اینکه این نسبتها به قوه قضاییه خلاف است.